Monday 26 August 2013

دروغگویی بی بی سی و معرکه جدید مافیای لابیست های طرفدار مماشات با ج.ا تحت نام اسناد سیا! + سند

نشریه فارین پالیسی در تاریخ دوشنبه  ۱۹ آگوست  با در اختیار قرار دادن پلاتفرم انتشار مقاله به مالکوم برن (معاون غیر انتفاعی  لیبرال آرشیوامنیت ملی) اجازه انتشار اسناد سیا درباره وقایع ۲۸ مرداد که در سال ۲۰۱۱ منتشر شده بود را داد، سوای ابهامات فراوانی که درباره عدم تطبیق این اسناد با واقیعات تاریخی و تناقضاتش با گزارش [غیر رسمی] ویلبر و خاطرات روزولت وجود دارد، انگیزه چنین اقدامی آنهم در زمانی که ملا حسن فریدون عملا به بن بست رسیده و مرکز غنی سازی فردو و  غنی سازی اورانیوم را طبق قطعنامه های سازمان ملل و پیش شرط های گروه ۵+۱ متوقف نکرده است، بسیار تامل بر انگیز است.

انتشار بلا درنگ این خبر توسط رسانه های رژیم نشان از همکاری نزدیک و اقدامی هماهنگ شده میداد. مخصوصا که حاصل چنین اقدامی در حقیقت ایجاد یک موج روانی به نفع ج.ا و تقویت موضع رژیم برای خارج شدن از انفعال فعلی بود تا با فشار آوردن بر روی دولت امریکا و مقصر دانستنش در گذشته موجبات کم کردن فشار از روی رژیم را فراهم آورند.



در  این گزیده تنها به این نکته اشاره میکنم که مالکوم برن بیش از یک دهه است که به دعوت وزارت خارجه ج.ا به ایران سفر میکند وهمچنین با موسسه مطالعات تاریخ معاصر  ج.ا  همکاری دارد و همکار سابق لابیست ج.ا در موسسه وودرو ویلسون یعنی هاله اسفندیاری است.

اما انتشار سری جدید این اخبار زنجیره ای [دقیقا یک هفته بعد از انتشار سری اول] تحت عنوان اسناد جدید "کمک امریکا به حمله شیمیایی عراق" این بار در همان نشریه فارین پالیسی دقیقا همانند پروژه ۲۸ مرداد با هماهنگی قبلی آغاز گردید و فورا لابیست ها ج.ا به تبلیغ آن پرداختند و سایت های ج.ا همانند تابناک و ایسنا بلادرنگ به پوشش دادن آن مشغول شدند اما رسانه ضد ایرانی بی بی سی فارسی آنقدر ذوق زده شده بود که از هول حلیم در دیگ افتاد و اسناد آزاد شده سیا که در سالهایی ۲۰۰۷، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ منتشر شده بودند را "اسنادی جدید" خواند!


این اسناد سیا درباره حمایت اطلاعاتی امریکا به  صدام نه جدید هستند و نه محتوای خاصی دارند که تا پیش از این از دید عموم مخفی شده بود اما انگیزه چنین اقدامات پیاپی برای تقویت موضع انفعالی ج.ا و آنهم از سوی عوامل طرفدار مماشات با رژیم  بسیار پرسش برانگیز است و پرده از تقلای عوامل رژیم برای حفظ نظام بر میدارد، مخصوصا  وقتی بریتانیا، فرانسه و امریکا بابت بمباران شیمیایی غیر نظامیان در سوریه  توسط بشار اسد در روزهای آتی احتمالا حملات هوایی را برای تنبیه متحد استراتژیک رژیم اوباش سالار ج.ا  بر خواهند گزید که یقینا در صورت سقوط اسد عواقب شدیدی را برای  نظام جنایت پیشه  ج.ا و جیره خوارانش در بر خواهد داشت!
    
       

Friday 19 July 2013

گاف تاریخی لابی ج.ا نایاک و ارگاسم خبری آیت الله بی بی سی! + تصویر

لابیست های ج.ا  در واشنگتن بعد از جمع کردن بیش از ۱۰۰ امضا از نمایندگان کنگره که به دلایل نامعلومی لیست امضا کنندگان منتشر نشده، آنچنان به وجد آمده بودند که در سایت رسمی نایاک از قول بهمن کلباسی، خبرنگار بی بی سی تعداد امضا کنندگان را ۱۲۹  نماینده اعلام کردند در صورتی که در تمام طول گزارش آیت الله بی بی سی صحبت از ۱۱۸ امضا بوده است!

لابیست های ج.ا آنچنان از خود بیخود شده بودند که گزارش  بی بی سی  را "تاریخی" دانستند در صورتی که با تحریف  گزارش بنگاه خبر پراکنی و تحریف گر دولت فخیمه، عملا  یک گاف تاریخی در دروغگویی و وقاحت آخوندی را از خود به جا گذاشتند!
 

البته این نکته فراموش نشود که در حال حاضر ۴ لایحه تحریمی علیه ج.ا در سنا و کنگره امریکا  مراحل تصویب خود را میگذراند و لابیست های ج.ا  در واشنگتن با پشتیبانی  گروه های حامی مماشات و مخصوصا  آیت الله بی بی سی  تلاش شبانه روزی برای جوش دادن معامله بین ملا حسن روحانی و امریکا  را آغاز  کرده اند که تابحال از رسیدن به حاصل مطلوب شکست خورده اند.


Thursday 11 July 2013

دانلود مصاحبه دیدنی شهرام شب پره با رها اعتمادی درباره خطرات قبل و بعد از تبعید





شهرام شب پره در مصاحبه ای دیدنی با شبکه من و تو از خاطراتش قبل و بعد از تبعید میگوید.  از سربازی رفتنش با ابی تا خروج از ایران به همراه شهره در سال ١٩٧٧ به نیو یورک  میگوید و  ایران قبل از انقلاب را بهشتی توصیف کرد و گفت وقتی شاه رفت جون من هم رفت. شهرام موفقیتش در خارج از ایران را مدیون ترانه دیار میداند و خاطرات ناشنیده و جذاب بسیاری را در این مصاحبه تعریف میکند.

برای دانلود این برنامه:


Thursday 20 June 2013

به یاد جانباختگان شنبه خونین (۳۰ خرداد) شمعی بیفروزیم هر چند فراموش نمیکنیم و هرگز نخواهیم بخشید!




چهارمین سالگرد شنبه خونین فرا رسید و قاتلان جوانان ایرانی همچنان آزادانه جولان میدهند! ۳۰ خرداد فرا رسید و بیش از ۶۰ گل از بهترین فرزندان ایران در این روز پرپر شدند اما عدالت هرگز اجرا نشد. ۴ سال پیش یک روز قبل از شنبه خونین، خامنه ای علنا تهدید کرده بود هر کس به خیابان بیاید خونشان به پای خودشان است! ندا و اشکان و بهزاد ها با اصابت مستقیم گلوله دژخیمان ضد ایرانی به سر و قلبشان جان دادند تا ۴ سال بعد گروهی فراموشکار به پای صندوق های رای انتصابات همان قاتلان بروند و از سرمستی در خیابان ها رقصیده و فریاد زنند که "رای" جوانان در خون غلتیده را پس گرفته اند، جوانانی همچون ندا که هرگز رای نداده بودند! کشتار ۳۰ خرداد جنایتی آنچنان گسترده و سیستماتیک بود که مصداق جنایت علیه بشریت است هر چند که عاملین و آمرین آن همچنان در سایه دفاع از تمامیت نظام جنایت پیشه ج.ا از مصونیت برخوردارند!

ندا ۲۶ سال داشت وقتی قلبش را دژخیمان جمهوری اسلامی نشانه گرفتند و او تنها یک ماه از من بزرگتر بود و او براستی مصداق یکی از جوانان نسل سوخته ایران بود. منی که هرگز در انتصابات حکومت شرکت نمیکردم به خونخواهی او و بسیاری دیگر بلند شدم و تا امروز عهدی را که بستم، نشکستم هر چند که قلبم شکست وقتی مشارکت گروهی از شهروندان ایرانی خواه آگاهانه و خواه از روی ناآگاهی و یا به هر دلیلی در انتصابات حکومت را نظاره گر بودم و خوشحالم که حداقل ندا ها در جمع ما نبودند تا شاهد فقدان حافظه تاریخی ما باشند!

ندا جان و ندا های ایران هر چند شما جاودانه شدید اما من نوعی از نسلی سوخته که پدران و مادرانش در بهمن ۵۷ آتشی بر خرمن میهن زد که تا امروز به این مصیبت گرفتاریم، هرگز شنبه خونین را فراموش نمیکنم و هرگز عاملین و آمرین این جنایت هولناک را نخواهم بخشید!

Sunday 16 June 2013

شصت دقیقه با بی بی سی و حاصل ۶۰ میلیون پوند برای تحریف تاریخ و واقعیت های ایران!





بی بی سی فارسی را بعد از به اصطلاح پیروزی روحانی در انتصابات تماشا میکردم، چهره های بشاش ناجیه غلامی، امیر ارجمند کاملا مشخص بود و در پوست خود نمیگنجیدند. ناجیه غلامی هر جا به ندرت احیانا کوچکترین انتقادی متوجه روحانی میشد صحبت را قطع میکرد یا جهت گفتگو را تغییر میداد. تمام لابیست های رفسنجانی بودند، نامدار حقیقی میگفت که یکی از هم تیم های پیشین یعنی محمد جواد ظریف میبایستی وزیر خارجه شود و در حقیقت خط و گرا میداد از طرف دیگر امیر ارجمند و عباس عبدی به نوعی تلاش در تطهیر چهره خامنه ای داشتند و انتقادات ملایم نسبت به او را خنثی میکردند. امیر ارجمند با دریوزگی خاص خویش از روحانی باب حمایت اصلاح طلبان از وی برای در ظاهر رسیدن به پیروزی در انتصابات سهم خواهی میکرد و افزون بر آزادی خودی ها حتی به نوعی لزوم استفاده از نیروهای اصلاح طلب را در کابینه روحانی القاء میکرد. غلامی به موسوی خوئینی خط میداد و با طرح پرسشی عملا به نوعی جواز بازگشت نیروهای وفادار به اصل نظام اما سرخورده از ناملایمات پیشین به آغوش نظام را طلب میکرد.

سلامتیان و آزاده کیان بسیار مشعوف بودند و بهمن کلباسی با لحنی طلبکارانه خواستار کوتاه آمدن امریکایی ها پس از این به اصطلاح پیروزی بود. گرامی مقدم هم میگفت این انتصابات نشاندهنده این است که چقدر قوانین جمهوری اسلامی دموکراتیک است که چنین حاصلی داشته! واقعا بیش از این نتوانستم اراجیف تهوع آور این مرتجعین را تحمل کنم و فقط بگویم حتی اگر امروز بی بی سی فارسی تعطیل شود بسیار دیر است و بی ثمر خواهد بود از آنجا که مزد بگیران فعال سیاسی اصلاح طلب و عناصر خائن شناخته شده نقش خود را در ۴ سال گذشته در این رسانه به خوبی ایفا کرده اند. با سالی ۱۵ میلیون پوند از مالیات مالیات دهندگان انگلیسی و در مجموع با ۶۰ میلیون پوند توانستند واقیعت ایران را تا رسیدن به حاصل مطلوب ضد ملی خویش وارونه نشان دهند و جز در وب فارسی کسی دست به اعتراض جدی و لابی اساسی نزد. همچنان به یاد دارم وقتی ۳ سال پیش بی بی سی تراست بخاطر کسری بودجه ۲ رادیو و ۲ کانال تلویزیونی را بست، امثال بارونس هاله افشار[۱] در مجلس اعیان برای جلوگیری از بستن بی بی سی فارسی سینه سپر میکردند!



 

تنها میتوان افسوس خورد که اغلب ایرانیان خارج از کشور هم از نبود آزادی در ایران و فلاکت مملکت گله میکنند و هم از طرف دیگر میخواهند آزادانه به ایران رفت و آمد کنند!


۱. پاسخ بارونس افشار در دفاع از بی بی سی فارسی در مجلس اعیان بریتانیا
My Lords, are the Government aware that the BBC punches way beyond its weight in foreign policy, and that the BBC Persian service is regarded by Iranians as their best source of information and actually forms the best ally that the Government have in Iran? Any cuts might well undermine Britain's influence there http://www.theyworkforyou.com/lords/?gid=2010-10-12a.398.5

Tuesday 22 January 2013

شاهزاده رضا پهلوی در آینه تاریخ؛ آیا شاهزاده از گذشته درس گرفته است؟

برگرفته از مقاله The New Republic و مصاحبه FRANKLIN FOER با شاهزاده در سال ۲۰۰۲ *


  
"درسال ۱۹۸۰ پهلوی از احمد علی مسعود انصاری، معلم پیشین دبیرستان و از پسر خاله های دور (پسر خاله شهبانو)، خواست تا از ۲۵ میلیون دلار وراثت وی مراقبت کند. این یک حرکت خردمندانه نبود. میلیونها دلار از این پول به دوستان و اقوام انصاری منتقل شد. وقتی سایر مشاورین درباره انصاری پرسش میکردند، پهلوی پاسخ میداد، "من به او اطمینان دارم". یک روز، در پی سقوط بازار بورس، پهلوی با این وجود تصمیم گرفت که به اتهامات [علیه انصاری] یکبار برای همیشه پاسخ بدهد. او به بخش امانات بانکی در ژنو مراجعه کرد تا اسنادش را بررسی کند. او صندوق امانتش را جستجو کرد اما اسناد مالی خود را نیافت. آنگاه مدیر بانک شاهزاده جوان را از دستور انصاری مطلع ساخت که رضا را از دیدن اسنادش منع کرده بود و از او درخواست کرد تا بانک را ترک کند. بعد از تحقیقات، رضا متوجه شد که ۲۵ میلیون دلارش به ۲۷ هزار دلار تقلیل یافته است. به گفته سرهنگ احمد اویسی یکی از مشاورین شاهزاده به روزنامه London Observer، "ما باقی مبلغ از دست رفته بود". "

"In 1980 Pahlavi recruited Ahmad Ali Massoud Ansari, his distant cousin and former high school teacher, to tend his $25 million inheritance. It wasn't a wise move. Millions were shuffled into the accounts of Ansari's friends and family. When other advisers questioned Ansari, Pahlavi would reply, "No, I trust him." One day, in the wake of the 1987 stock market crash, however, Pahlavi decided to answer the charges once and for all. He went to the vaults of a Geneva bank to look over his papers. He searched the safety deposit box for his financial documents but found none. Then the bank's director asked him to leave, informing the young monarch that Ansari had issued an order forbidding Reza from viewing his own documents. After some investigation, Reza found that his $25 million had been reduced to $27,000. "All the rest was gone," an adviser, Colonel Ahmad Oveyssi, later told the London Observer."



 هر چند شاهزاده او را به در دادگاه فدرال امريکا برد و وی به جرم کلاهبرداری و خيانت در امانت محکوم شد اما علی رغم محکوميت در دادگاه فدرال امريکا و رای دادگاه مبنی بر پرداخت مجموعا ۹/۳ ميليون دلار خسارت و جريمه، اعلام ورشکستگی نمود و بعد ها به ايران رفت و با سيمای ج.ا. مصاحبه نمود.

ثروت شاهزاده را از چنگش در آوردند، حال تنها اعتبار ایشان باقی مانده است و از آنجا که ایشان دموکرات، خوشنام و شناخته شده ترین چهره در نزد مردم ایران است و جدی ترین روزنه های امید برای نجات ایران می باشد، تنها راه بازمانده برای رژیم، از بین بردن باقیمانده اعتبار و حصن شهرت ایشان است از آنجا که ایشان قویا بیان کرده که "تا مرگ با این رژیم مبارزه خواهم کرد".

حال آیا شاهزاده قبل از اینکه دیر شود از تجربیات گذشته استفاده خواهد کرد یا اجازه خواهد داد تا ایشان را یک بار دیگر و شاید برای آخرین بار بر زمین بزنند؟ تنها زمان به این پرسش میتواند پاسخ دهد هر چند که خیر خواهان ایشان همگی یا منزوی شده و یا صدایشان توان رسیدن به ایشان از پشت دیوار بلندی که به دور ایشان کشیده شده است را ندارد.

۲۲ ژانویه۲۰۱۳   


* Successor Story, Franklin Foer - January 14, 2002; http://www.tnr.com/article/successor-story

Tuesday 25 December 2012

مروری بر سالی که گذشت؛ ایران همچنان به یک ناجی نیاز دارد!



سال میلادی که اکنون پشت سر میگذاریم، سالی است که با امید شروع شد با تحریم های بی سابقه بانک مرکزی آغاز گردید. سالی که طرح شکایت از خامنه ای به ابتکار شاهزاده رضا پهلوی پیگیری شد، سالی بود که ادامه مماشات هسته ای هر چند بی ثمر را با رژیم شاهد بود. سالی که رسوایی عوامفریب اردکان در حماسه ۱۲ اسفند و تک رای اعتراضی خزعلی ولایتمدار را رقم زد. سالی که حملات تروریستی حکومت در روز روشن را در چندین کشور آسیایی و آسیای میانه بر علیه منافع اسرائیل  نظاره گر بود  اما در نهایت سرپوش گذاشته شد، سالی که تروریست اجیر شده برای قتل سفیر عربستان در نیو یورک نیز به اتهام خویش اعتراف کرد، سالی که  نایاک در دادگاه شکست خورد، اوباما و اولاند پیروز شدند و مخالفین سوری برسمیت شناخته شده تا دمشق پیش رفتند. 

سالی که نفوذی های هر چند شناخته شده و اپوزسیون دست ساز رژیم  وفاداری خود را رسما به حکومت اوباش سالار ج.ا اعلام کردند. سالی که بریتانیا و کانادا سفارت خود در ج.ا را تعطیل و دیپلمات های رژیم را اخراج کردند. اما  ۲۰۱۲ سالی بود که با فرصت سوزی پایان یافت. فراخوان ملی برای تشکیل شورای ملی اعلام شد ولی نشست اول نه تنها در دو ماه اول برگزار نشود بلکه تشکیل آن در آینده ای از ابهام قرار دارد. اما مجاهدین از لیست تروریستی امریکا و کانادا خارج شدند، لابی خود را تقویت کرده و اکنون چشم براه کنفرانس "دوستان ایران" در بحرین نشسته اند. 


هر چند شمع افروزی در سرمای زمستان به دعوت شاهزاده همدلی گروه هایی از ایرانیان در جایجای گیتی را در پی داشت و امید را زنده نگاه داشت اما تا زمانی که مشارکت سیاسی ایرانیان سکولار دمکرات خارج از کشور در سطح حداقلی باقی بماند و هم میهنان به به امید سفر به ایران و دیدار اقوام یا پایین آمدن قیمت ارز برای افزون کردن بهره سرمایه گذاری هایشان در ایران چشم دوخته اند و اقدامات اساسی اپوزسیون برانداز برای لابی و تغیر پالیسی که نیازمند سازماندهی و منابع مالی است معوق بماند، این تنها لابی سازماندهی شده رژیم و مجاهدین هستند که به پیش میروند و ما فعالین اپوزسیون در بهترین حالت به درجا زدن مشغول هستیم.

 هم میهنان در ایران اعتماد به نفس و روحیه شان پس از سرکوب شدید و خیانت های خط امامی های سبز به آرمانهای آزادیخواهانه شان، تنزل کرده و علی رغم فشار های کمر شکن اقتصادی فراوان حاضر به دادن هزینه نیستند و نظاره گر باقی مانده و  تنها به یک ناجی از خارج از ایران چشم دوخته اند. آنچه که مهم است اینکه در سال ۲۰۱۳ تکلیف خودمان را روشن کنیم زیرا حقیقت بیانگر این است که پنجره تاثیر گذاری میهن دوستان بر سرنوشت و آینده ایران به سرعت در حال بسته شدن است.