Monday 30 April 2012

رسوایی بزرگ مجمع روحانیون مبارز و اپوزسیون فرمایشی پس از افشاگری کم نظیر خزعلی

اخیرا مهدی خزعلی پس از موج انتقادات و اعتراضات نسبت به فراخوانش برای مشارکت در انتصابات، دست به افشاگری علیه اصلاح طلبان زده است. سوای اینکه مهدی خزعلی خود را شخصی ولایتمدار و معتقد اما منتقد ج.ا  معرفی میکند اما اظهارات افشاگرایانه وی بسیار حائز اهمیت است. او در فیلمی که چندی پیش منتشر شد صراحتا اعلام کرد که اعضای  مجمع روحانیون مبارز، و افرادی چون قائم مقام حزب اعتماد ملی (رسول منتجب نیا)  و دبیر مجمع روحانیون مبارز (سید محمد موسوی خوئینی ها) علی رغم ادعای تحریم انتصابات رای داده اند! او حتی  اشاره کرده که اصلاح طلبان برای رای دادن در جلوی دوربین ها  "صف" کشیده اند!



اما بخش تکان دهنده صحبت او اشاره وی به  "خیلی از اصلاح طلبان شناخته شده" است که صرفا  بخاطر "یک اعلامیه" حکم  اعدام صادر کرده اند، شاید سوابق هادی غفاری (یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز) بر همگان مشخص باشد  اما خزعلی برای "آزرده نشدن" اصلاح طلبان شاخص با سوابقی مشابه هادی غفاری به نامشان هیچ اشاره ای نمیکند!


از  دیگر اعضای  مجمع روحانون مبارز میتوان به محمد خاتمی، "مراجع سبزی" چون بیات زنجانی، و سید محمد دستغیب اشاره کرد. محمد علی ابطحی، موسوی لاری، سراج الدین موسوی ، مجید انصاری، علی اکبر محتشمی پور از اعضای دیگر مجمع و طبق افشاگری خزعلی جملگی در انتصابات ۱۲ اسفند رای داده اند!

جالب اینکه همچنان به یاد داریم که چند روز قبل از انتصابات ۱۲ اسفند سایت مجمع روحانیون مبارز بدلیل  حمایت از تحریم انتصابات توسط اوباش سایبری حزب الله هک شد و رسانه های زنجیره ای این خبر را در بوق و کرنا کردند و آن را نشانه حمایت مجمع از تحریم  و اپوزسیون  تحریم گر جلوه دهند اما بعد از افشای رسوایی  شرکت خاتمی  هیچکس بدرستی نمیدانست که اعضای دیگر مجمع غیر از محمد خاتمی رای داده اند یا خیر و این دقیقا استمرار عوامفریبی اعضای این مجمع  و اپوزسیون  خودی و فرمایشی حکومت ج.ا که خوشبختانه نهایتا افشا گشت.


هر چند این خیانت آشکار اصلاح طلبان پایمال کردن خون جانباختگان راه آزادی بوده اما افشای این خیانت و رسوایی پنهان کاری ها و عوامفریبی های این عناصر منتقد اما معتقد به ج.ا را باید به فال نیک گرفت زیرا  آگاهی چشم اسفندیار حکومت جنایتکار و خائن ج.ا با تمامی جناح هایش است و این افراد در فردای آزادی ایران باید در دادگاهی صالح منصفانه محاکمه شوند.

Sunday 29 April 2012

تاکید رضا پهلوی بر عبور از ج.ا برای حفظ تمامیت ارضی با بهره گیری از نافرمانی مدنی




رضا پهلوی در بیانیه ای درباره جزایر ایرانی در خلیج همیشه پارس که در روز نهم اردیبهشت منتشر شد، نکات مهمی را مطرح کرده است. ایشان سیاست خارجی ایران در حکومت سابق در منطقه را مبتنی بر"حسن همجواری و احترام متقابل به حقوق یکدیگر" دانسته و با اشاره به حل اختلافات موجود ما بین ایران و کشور های منطقه در گذشته از طریق دیپلماسی، آن را یگانه راه پایان دادن به اختلافات منطقه ای میداند که تنها توسط حکومتی "ملی، مشروع و با درایت" قابل دستیابی است.


رضا پهلوی در این بیانیه، استمرار حکومت ج.ا را جدی ترین خطر برای "تمامیت ارضی ایران و وحدت ملی ایران" میداند و تنها راه مقابله با این تهدید را یک "جنبش نافرمانی مدنی" بر میشمارد و از همه بخش های جامعه، فعالین سیاسی و مدنی داخل و خارج از کشور و مخصوصا نیروهای مسلح دعوت میکند تا برای اجتناب از یک فاجعه نظامی و حفظ تمامیت ارضی ایران بواسطه اقدامات جنگ طلبانه، تحریک آمیز و تنش آفرین حکومت به پا خیزند.



ضرورتی که رضا پهلوی بدان اشاره کرده میتواند شروع فصل دیگری از مبارزات بدون خشونت میهنمان باشد و تمرکز سیاسی را از مماشات هسته ای به جنبش آزادیخواهی و وضیعت بحرانی حقوق بشر در میهنمان تغییر دهد زیرا غربی ها از یک طرف در حال مذاکره با حکومت هستند و امتیازاتی نیز به حکومت داده اند که میتوان برای مثال به چشم پوشی از پیگیری ارسال سلاح به سوریه بر خلاف قطع نامه های سازمان ملل و عدم واکنش جدی به تروریسم دولتی ج.ا در حملات اخیر در هند، تایلند و آذربایجان اشاره کرد که در صورت شکست دور دوم مذاکرات هسته ای در بغداد در تاریخ ۳ خرداد، این موارد همچنان به قوت خویش باقی بوده و قابل پیگیری است و نقض قطع نامه های سازمان ملل و تهدید صلح و امنیت منطقه و جهان میتواند زنگ خطر جدی برای شروع جنگی خانمان سوز باشد.


در همین راستا حکومت ج.ا برای فریب و انحراف اذهان عمومی با حرکات تحریک آمیز در منطقه واکنش همسایگان ایران، و در پی آن احساسات ملی گرایانه ایرانیان را بر انگیخته تا به لاپوشانی مشکلات عدیده داخلی اش از تحریم های فلج کننده گرفته تا وضیعت بحرانی حقوق بشر، اقدام کند اما این ماجراجویی های حکومت در این وضیعت حساس و سرنوشت ساز میتواند برای کشورمان - همانگونه که رضا پهلوی بدرستی هشدار داده - عواقب بسیار خطرناکی را بدنبال داشته باشد بنابراین نیفتادن به دام این ترفند ج.ا (که قصد نشان دادن حمایت مردمی از حکومت را دارد) بسیار مهم بوده و ضروری است تا بر نافرمانی مدنی و سازماندهی جنبشی فراگیر برای عبور از حکومت جنایتکار و خائن ج.ا .تمرکز نمود.

Wednesday 25 April 2012

ابراهیم یزدی، نهضت آزادی و اپوزسیون فرمایشی


ابراهیم یزدی در نامه ای که در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۰  خطاب به آقای کرمانی نوشته است صراحتا بیان داشته که "من به نظام جمهوری اسلامی رای داده‌ام و به رای خود وفادارم." این گفتار اگر چه دور از ذهن نبوده و نیست اما با در کنار نهادن این گفتار و مصاحبه  آقای امیر خرم از اعضای  رهبری نهضت آزادی  با رادیو فردا، تصویر بزرگتری از فعالیت  نهضت آزادی و نقش سایر  گروه های اصلاح طلب حکومتی در نظام ج.ا  به اذهان متبادر میشود.

آقای خرم در این مصاحبه به صراحت گفتند که "جمهوری اسلامی مانند يک قلعه است که جمعی در آن زندگی می کنند و جمعی هم بر اين قلعه حاکمند. گروه های قانونی مانند نهضت آزادی و ساير احزاب قانونی، مانند خندقی هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است. رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون اين است که هر کسی که از رفتار حاکمان قلعه ناراضی بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتا می افتد در درون نيروهای اپوزيسيون و ما وظيفه داريم نگذاريم آنها به سمت نيروهای مقابل بروند که نيروهای برانداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند."

با توجه به این اظهارات می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که راه  آزادیخواهان حقیقی از "اپوزسیون فرمایشی" جداست  و ایرانیان آزاده یا به تعبیر رهبری نهضت آزادی همان "فراریان از قلعه" هدفشان تغییر دموکراتیک این نظام خائن، جنایتکار و اوباش سالار و رسیدن به حکومتی سکولار، دموکراتیک  و وفادار به منشور جهانی حقوق بشر است در صورتی که اپوزوسیون فرمایشی هدفش صرفا بقا و زیستن در سایه ج.ا  ولو به قیمت هر خفت و خواری  و استمرار ج.ا و حفظ اصل نظام است تا شاید روزی به قدرت بازگردد  و سهمی از قدرت داشته باشد و ازرانت ها و موهبت زیستن در سایه ج.ا بهره مند گردد.

براستی که کوچکترین کمک به بقای نظام ننگین ج.ا بزرگترین خیانت  به مردم ایران و آرمان های جنبش آزادیخواهی ایران  که همانا آزادی، عدالت، حکومتی  سکولار مبتنی بر رای مردم و پاسداشت حقوق بشر است. در حقیقت هر لحظه ای که به عمر این نظام افزوده شود مصادف است با استمرار جنایت علیه بشریت و ادامه تحریم های فلج کننده اقتصادی، گسترش فقر و بی عدالتی و نا برابری اجتماعی، ادامه استثمار کارگران و زحمتکشان ایران،  به هدر رفتن سرمایه ایران، استمرار تروریسم دولتی ج.ا،  اتلاف منابع طبیعی، تهدید تمامیت ارضی  ایران،  عدم سرمایه گذاری در بخش های  نفت و گاز سوای همه هزینه های جبران ناپذیر انسانی و در نهایت در آتش سوختن ایران در جنگی خانمان سوز برای مردم ایران است.